بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی
بلاگر

بلاگر

تجربه های مردانه زندگی

دیگه وقتشه !

تجربه کردن هم یه زمانی داره ، یه روز میبایست استفاده کردن ازشون رو شروع کنی !

دستِ مادران گرامی رو میبوسم، اینبار به یه علت خاص !

تنها کسی که از پس خانمها بر میاد...نه پدرِ، نه شوهرِ ،نه برادر و خواهر ، نه عشق و دوست پسر و این حرفا...فقط مادرِ گرامیشون میتونه بخوبی ایشان رو بر سر جایِ خودشون بنشاند...آفرین بر مادر با ابهت که خانمها بشدت ازش میترسن ! لبخند

خانمها و گریه !

جایی یا موقعیتی بوده که خانمها گریه نکرده باشن؟ 

موقع غذا خوردن...زیر دوش...تو خیابون...موقع حرف زدن...تویه ماشین...و تقریبا همه جا حتی موقع ذوق کردن و خوشحالی !

تجربه...بد و خوب !

تجربه هم خوبِ هم بد...با تجربه میتونی چیزایی رو ببینی که قبلا نمیدیدی...بعد فکر میکنی ای کاش نمیدیدی و دنیا همونجور برات صاف و ساده بود !

دخالت؟

به کسی اجازه دخالت مثبت توزندگیت رو میدی؟
پس منتظر دخالت منفیش هم باش !
دخالت دخالته مثبت و منفی نداره !

لاکچری ها...!

ولخرجها...لاکچریها...میلیاردرها ، اون خمیر دندون بیچاره تموم شده ، دیگه نداره، اینقد فشارش نده ، یه تازشو بخر ! لبخند

پیدا شده؟!

این همه از نیمه گمشده میگن ، کسی تا حالا تونسته پیداش کنه ؟
نمونه ای سراغ دارید که مثلا 10 سال گذشته باشه و هنوز همدیگه را نیمۀ پیدا شده عزیزم صدا کنند ؟
نهایت زندگیِ خوبِ آدما به یه همراهی مسالمت آمیز و توام با احترام و عادت به هم ختم خواهد شد، توقعی بیش از این هم نداشته باشید.